وحید پیام نور

مطالبی پیرامون اندیشه، اجتماع و هنر

شبکه اجتماعی همبوک

پیشنهاد می‌شود نام فیس‌بوک در مجامع داخلی (و بعد بین‌المللی) به شبکه‌ی اجتماعی «هم» تغییر پیدا کند. یا فیس‌بوک، دامنه‌ی جدیدی خریداری کند (HmBook) ترجیحن (.IR) و اعضاء ایرانی را به‌صورت مشخص به این سرور منتقل نماید. چراکه در این جامعه، همه یا «هـ» هنرمند) هستند و یا «ـم»: (از قبیل و نه محدود به: مرتب و قشنگ، مخالف نظام، متفاوت، مهندس و دکتر و ...، میلیاردر (میلیونری که دیگه عین فقر ِ)، محصلین تحصیلات عالیه (حداقل دانشجوی فوق‌لیسانس)، مشاور (روانشناسی و مشتقات، هنری و ...)، معصوم و پاک (!)، موزیسین، ماله کشان (بر دو قسم ماله کشان نسوان و ماله کشان ادبی. البته موارد خبره که در دو حوزه فعال باشند نیز گزارش شده)، مدافعین حقوق بشر، محافظین طببعت، محیط‌بانان افتخاری، مرد میدان‌های سیاست و دیانت، ...

انتشارات بافر


انتشارات بافر
(Bafar Publishing)

در تاریخ 28 / 10 / 1392 ، با شماره 11440 معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، آغاز به کار کرد.

در حکایت طلبی که از زنجانی داریم ...

ازآنجاکه بعد از محاسبات دقیق به‌عمل‌آمده، کاشف گردیده آقای زنجانی (آقای ز سابق، جوان 25 هزارمیلیاردی)، آن‌قدر که برده و خورده‌اند، ندارند (تازه ‌این‌همه داره به گفته‌ی خودش در ویکی‌پدیا)، یک آقایی محاسبه کرده و به یک آقای دیگر گفته و آن آقا رسانه‌ای فرموده‌اند که بابک زنجانی، به هر ایرانی، 180 هزار تومان بدهکار است!

در تو، گلدانی لبخند می‌زند

برای وحیده



در تو دری به بهشت باز می‌شود
در من دری ...
... به جهنم که جیب‌هایم پر از جنایات بانکی‌ست
در من، دری جیغ می‌کشد
در من، کسی گوش‌هایش را گرفته
و هرروز
چشم‌هایش تنگ‌تر می‌شود
در تو، گلدانی لبخند می‌زند

اندر احوالات پلاستیک خانوار و ...

می‌خواستم متن بلند بالایی بنویسم، به علت محدودیت وقتی‌که دارم، اصل ماجرا را سریع و صریح می‌گویم. بنده به روحانی رأی دادم به نیابت از وحیده که علاقه‌مند بود رای بدهد ولی شناسنامه‌اش را همراه نداشت. بعد از سال‌ها عدم شرکت در انتخابات. اقدامات این دولت را به عقل و خرد نزدیک‌تر می‌بینم تا بعضن آقایان را. بهرجهت بود بود تا رسیدیم به این سبد که بهتر بود عنوان پلاستیک دسته دار برایش مشخص می‌کردند.
مسئله این است که این برنامه، بنده را به‌شخصه مشمئز نمود. نمی‌دانم دولت روی کدام منطق و اساس، چنین موج نارضایتی‌ای را ایجاد می‌کند؟ در کشوری که مردم به هم روا ندارند و حتی در پرداخته‌ای کمونیسمی دولت قبل هم عده‌ای می‌گفتند چرا باید مساوی یارانه بدهند و کسی نمی‌گفت که اصلاً نباید چنین چیزی میان جیب مردم بگذارند و آن‌چنان چیزی برداشت کنند! بهر سبب این برنامه‌ی کمک خانوار برنامه‌ی به‌شدت زشت و ناپخته‌ای بود که چند تأمل دارد!

لا نفرق بین أحد من رسله

بدین کمترین نهایت سپاسگزاری‌ام را اعلام می‌دارم؛ نسبت به کلیه سروران، عزیزان و دوستانی که با انواع روش‌های ارتباطی (حضوری و تلفنی و اینترنتی)، مراتب همدردی خویش را ابراز داشته و بنده‌ی حقیر را از قوت قلب خویش بهره‌مند ساخته‌اند. خدا را شاکرم که در این فراق، از صدقه‌سر دعای خیر دوستان، شکیبایی مضاعف داشتیم و تابعی محض بر اوامر حضرتش بودیم؛ اما در این میان، گلایه‌ای با بنده ماند. هرچند زمان و ساعت رفتن هیچ‌کس، دست خودش یا بستگانش نیست، اما شرمساری اعلام خبری بد، آن‌هم در ایام عید، همیشه با من خواهد ماند. 

در سوگ پدر نشسته‌ایم

انا لله و انا الیه راجعون
باخبر شدم مشیت الهی بر این استوار گردیده تا مراتب تسلیم و صبرمان را در فراغ پدر، علی‌اصغر پیام نور، بیازماید. آنان که ایشان را می‌شناختند، نیک می‌دانند که ایشان در اعتقاد و عمل، یکرنگ و حتی‌المقدور بنده‌ای عامل بر اوامر حضرت حق بوده و هم‌اینک که دعوت معبود خویش را لبیک گفته، پی طاعات و عبادات خویش نزد کردگار رفته تا پاسخگوی افکار، اعمال و رفتار خویش باشد. ما نیز دیروزود همین راه را طی خواهیم کرد.
امید دوستان به شادی مدام باشند و ازاین‌دست اخبار، کمتر منتشر شود. هرکه را مقدور است، حمد و فاتحه‌ای با صلوات بدرقه راه آن مرحوم فرماید.

مقدمه‌ای در مقام مؤخره

تاریخی که بر جغرافیای ذهن یک رهگذر گذشته است

سالیان زیادی را از سر گذراندم تا درک کردم آنچه می‌نویسم؛ شعر، داستان یا فیلم‌نامه نیست. این‌ها شهروندان شهر درون من‌اند و اگر هرازگاهی متنی مرتکب شوم و یا تصاویری را سرهم کنم تا فیلمی شکل بگیرد، حتی اگر از این بابت سرمایه‌ی مادی دیگران در میان نباشد، سربار وقت دیگران بودنی در میان است!

آشنایی

خودنوشت

به روایت کارکرد

به روایت تصویر