وحید پیام نور

مطالبی پیرامون اندیشه، اجتماع و هنر

وعده و وفا


راستش را اگر بنویسم؛ وعده کرده بودم آثار پس از سکوت را که در دوم تیرماه دل کاغذ پاره‌هایم را ریش‌ریش کرده بود در به‌روزرسانی‌های بعد مورداستفاده قرار بدهم. لیکن ازآنجاکه عموم آن سروده‌ها دارای رنگ و بوی سیاسی بودند و با این اوضاع‌واحوال مملکت؛ سایه‌ی آدم هم ممکن است بلایی سر آدم بیاورد؛ به‌عنوان شروع لحظه‌ای را درنگ کردم و از اشتباهی خودآگاهانه اثر ذیل را تقدیم می‌کنم به همه‌ی کسانی که با سکوتشان به هزار زبان در سخن‌اند!

شعر را در ادامه مطلب بخوانید.

مقدمه‌ای در مقام مؤخره

تاریخی که بر جغرافیای ذهن یک رهگذر گذشته است

سالیان زیادی را از سر گذراندم تا درک کردم آنچه می‌نویسم؛ شعر، داستان یا فیلم‌نامه نیست. این‌ها شهروندان شهر درون من‌اند و اگر هرازگاهی متنی مرتکب شوم و یا تصاویری را سرهم کنم تا فیلمی شکل بگیرد، حتی اگر از این بابت سرمایه‌ی مادی دیگران در میان نباشد، سربار وقت دیگران بودنی در میان است!

آشنایی

خودنوشت

به روایت کارکرد

به روایت تصویر