وحید پیام نور

مطالبی پیرامون اندیشه، اجتماع و هنر

انتخابات پیش رو

تحلیلی پیرامون انتخابات ریاست جمهوری

خب بالاخره ساعات پایانی ثبت‌نام است و تقریباً مدعی‌ها به خط شده‌اند. در میان ثبت‌نام کنندگان، نزدیک به 15 رجال سیاسی داریم که در مورد تائید صلاحیتشان تردیدی نیست. به فرض که ائتلاف 2+1 بر سر پیمان باقی بمانند و دو تن به نفع یکی کناره بگیرند و آن‌طور که از ظواهر برمی‌آید آنکه باقی می‌ماند قالی‌باف خواهد بود، با آمدن هاشمی رفسنجانی همه‌چیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. نظر به اقدامات دولت احمدی‌نژاد که طی این هشت سال، با برنامه‌های عجیب‌وغریب و ابهامات فراوانی که در مسائل مالی ایجاد نموده، برای قشر عظیمی از جامعه، هاشمی را تا حدودی به ‌جایگاه قبلی‌اش برگردانده است. بااینکه بی‌شک اگر در دو دوره قبل‌تر هاشمی نام‌نویسی نمی‌کرد و رأی سنتی 10 میلیونی خود را جذب نمی‌نمود ای‌بسا احمدی‌نژاد به دور دوم نمی‌رسید و در پی آن کرسی کاخ ریاست جمهوری را تصاحب نمی‌نمود. بهر سبب، مشخص است که جبهه‌ی اصولگرایان دولتی، تمام توان خود را در تخریب هاشمی رفسنجانی بسیج خواهد نمود؛ و وجود پاره‌ای از ملاحظات همچون نام‌نویسی حسن روحانی و افرادی دیگر که دربرگیرنده‌ی بخش عظیمی از رأی‌های خاموش جامعه چپ سنتی و اصلاح‌طلبان هستند را تحت تأثیر قرار خواهد داد. اینجا دو مسئله ازنظر حقیر جلب‌توجه می‌نماید:

1 ـ با توجه به اینکه هاشمی رأی سنتی خویش را دارد، چنانچه برای خنثی سازی «بهار» به بهانه کهولت سن، رد صلاحیت نشود؛ تعدد نامزدها، به نفع ایشان خواهد بود.

2 ـ نمی‌توان به تائید صلاحیت رحیم مشایی به‌عنوان نامزد دولت زیاد امید داشت و با توجه به تهدیدهایی که محمود احمدی‌نژاد در صورت رد صلاحیت «بهارش» داشته، امکان شکل‌گیری شلوغ‌بازی‌هایی نظیر جریانات سال هشتادوهشت از سوی این طیف منتظر ظهور می‌رود. اینجا یک خطر کشور را تهدید می‌کند و آن، موضع‌گیری نظامی احتمالی سپاه است که می‌تواند با توجیه به خطر افتادن اصل و یا منافع نظام رخ بدهد. درواقع این دو مسئله بیش از سایر مسائل در حال حاضر جلب‌توجه می‌نماید. تردیدی نیست که روی کار آمدن احمدی‌نژاد بدون حمایت معنوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ممکن نبود و در پاسخ به آن شاهد بودیم که تقریباً نیم بیشتری از استانداران، از بدنه‌ی آن تشکیلات نظامی ـ فرهنگی ـ اقتصادی ـ اعتقادی و ... بوده‌اند و وزارت پر نان نفت هم که ... باری به هر جهت، همیشه در علوم سیاسی، نسبت به مداخله نهاده‌ای نظامی در امور سیاسی هراس‌‌هایی وجود داشته است. در نامزدها تعداد قابل‌توجهی چهره‌ی نظامی با طعم فرهنگی و یا سیاسی به چشم می‌خورد که خود این مسئله می‌تواند یادآور خاطرات تلخی از به منصب سیاسی رسیدن رجال نظامی در طول تاریخ ایران باشد. با تمام این احوال و این کنار هم گذاشتن وقایع به‌عنوان یک ایرانی که دلش برای مملکت می‌سوزد و تنی در دریای سوزان سیاست به آتش زده است می‌دانم با توجه به یاس حاکم بر جامعه، روی کارآمدت هر فردی به‌غیراز افراد وابسته به دولت موجب تقویت امید در بخش‌های مختلفی از جامعه خواهد بود. دعا می‌کنم مردم این بار به خودشان رودستی نزنند و حق رأیشان را در انتخابی درست به خدمت بگیرند، ببینند برنامه‌ی نامزدها چیست، کابینه‌ی احتمالی‌شان متشکل از چه افرادی است، ببینند و دچار بازی رنگ‌ها نشوند، سیاست سراسر سیاه است و هیچ رنگ دیگری را نمی‌توان به آن منگنه کرد؛ بدانند دارند حداقل چهار سال مملکت را به‌طرف دیگری می اندازند! ملتی که همه در تاکسی از مخ همدیگر املت سیاست و اقتصاد با طعم ورزش درست می‌کند، در صف نانوایی، هنری کسینجرها را درس می‌دهند و ... بیایند و واقعن منافعشان را در نظر بگیرند، تورم، تنگی معیشت، عدم وجود خدمات درمانی مناسب، انقباض روابط سیاسی، تحریم‌ها، تهدیدهای منطقه‌ای، نقصان‌های فرهنگی، خودشیفتگی‌های ناسیونالیستی مبتنی بر تاریخ به تحریف کشیده شده، فقر شعور، آمار بالای فساد و فحشا، ابتلای بخش عظیمی از پتانسیل فعال کشور به بیماری خانمان‌سوز اعتیاد و درنتیجه به هرز رفتن توان آن بخش، زخم بستر صنعت، ناشفافی محل هزینه کرد درآمدهای نفتی و موارد بسیار دیگری که هر یک شبیه یک‌لایه آستر مشکی روی‌هم موجب شکل‌گیری مخمل ضخیم سیاه بینی و بدبینی شده، همه مشکلات و معضلاتی است که ما به‌عنوان شهروند باید با آن‌ها بجنگیم. از نماینده‌ی مجلس با درآمد چندمیلیونی، استاندار و مسئولین با درآمدهای مشابه انتظار نمی‌رود فشارهای اقتصادی که مردم احساس می‌کنند را درک کنند، خداوند سرنوشت قومی را عوض نمی‌کند، مگر به دست خودشان. عاجزانه از ملت تقاضا دارم، شما که هیچ‌وقت حرف و عملتان یکی نبوده، همیشه معترض هستید و همیشه گردن کج می‌کنید، دلتان به حال جوانانی بسوزد که در خانه‌هایتان آویزان سفره‌هایتان هستند و اگر روال بر همین منوال برود، ای‌بسا به‌زودی خانه‌هایتان را باید با فرزندانتان تقسیم کنید تا دوران ورشکستگی عمومی سپری شود! بیایید، شما که رأی می‌دهید، روی کاغذ یک‌بار با خط خوانای غیرقابل‌انکار، نام کسی را بنویسید که می‌تواند امید را در دل خودتان روشن کند! ×

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

مقدمه‌ای در مقام مؤخره

تاریخی که بر جغرافیای ذهن یک رهگذر گذشته است

سالیان زیادی را از سر گذراندم تا درک کردم آنچه می‌نویسم؛ شعر، داستان یا فیلم‌نامه نیست. این‌ها شهروندان شهر درون من‌اند و اگر هرازگاهی متنی مرتکب شوم و یا تصاویری را سرهم کنم تا فیلمی شکل بگیرد، حتی اگر از این بابت سرمایه‌ی مادی دیگران در میان نباشد، سربار وقت دیگران بودنی در میان است!

آشنایی

خودنوشت

به روایت کارکرد

به روایت تصویر