وحید پیام نور

مطالبی پیرامون اندیشه، اجتماع و هنر

بوجار سرگذشت

فکر می‌کنم
به تمام سال‌هایی که از سرم گذشته
بوجار اتفاق‌های خوب و بد می‌شوم
لبخندهای کم و نگاه‌های ساکت فراوان
بی‌خیال نداشته‌ها
بی‌خیال بغض‌ها
بی‌خیال سختی‌ها
بی‌خیال دل‌تنگی‌ها
بی‌خیال سگ دو زدن‌ها
بی‌خیال زوزه‌هایی که برای گله‌ام کشیده‌ام
بی‌خیال ماه که دیوانه‌ام می‌کند
بی‌خیال سایه که یک‌لحظه حتی تنهایم نگذاشته است
بی‌خیال هر چیز خوب و بد
وقتی به ظرافت دست‌هایت فکر می‌کنم
و چشم‌هایم تنگ می‌شود!

پیش می‌آید آدم از یک سال، یک‌عمر خاطره داشته باشد
و یک‌عمر را در یک سال زندگی کرده باشد
پیش می‌آید آدم
دلش بخواهد
دست‌هایش را زیر سر بگذارد
مات سقف بشود
چشم‌هایش را تنگ کند
و ... الله‌اکبر!

پیش می‌آید
پس می‌رود
پیش می‌آید
پس می‌رود
قفسه سینه‌ام به‌سختی
مثل موج‌های جن‌زده
که معلوم نیست سربه‌هوای کدام ساحل‌اند!
کدام روز باز شود مشتم،
خدا می‌داند
بلرزد پشتم
خدا می‌داند
خیلی چیزها را
اینکه چقدر کسی را دوست داریم،
اینکه چه حرف‌هایی را آکبند نگه‌داشته‌ایم
اینکه چه چیز ما را می‌ترساند
و از همه مهم‌تر
تنها خدا می‌داند
آدم چرا هیچ‌وقت سروقت نمی‌رسد

در چه علیکی از سلام منی؟

در چه علیکی از سلام منی

به هیات کدام دل ِ تنگی
که دلتنگی ام ... امان ـ امان
سلامت که می کنم دور می گیرد سرم
علیک که می دهی
یا مقلب القلوب تلوزیون به شمارش معکوس می افتد
تحویل که بگیری، سال تحویل شده
تلویحا اعتراف می کنم
لبخندی روی لبهایم جوانه زده
و با همین سرعت انتشار
پای تمام ویروس ها در گل جا خواهد ماند
گل و بلبل می شود جهان اما
به معجزه لبخندت
و نیمی از سلاح های جهان از کار می افتد
نیمه ی محرم نزدیک است
و من دل سونامی زده ام برایت سینه می زند
نذر کرده ام
یک نذر کاملا اختصاصی از
کهف و کورت
به نیت از کار افتادن نیم باقیمانده سلاح های جهان
به جاودانی لبخندت ... حول حالنا الی احسن الحال

خان یازدهم، کنسرت‌های موسیقی

شانزدهم تیرماه، در برخی از رسانه‌های داخل و خارج خبری منتشر شد بدین مضمون که آیت‌الله علم الهدی برگزاری کنسرت در مشهد را حرام اعلام نموده‌اند. ازآنجاکه معتقدم در عصری زندگی می‌کنیم که دیگر نمی‌شود به همین سادگی به رسانه‌ها اعتماد کرد؛ سری به سایت ایشان زدم تا پس از مطالعه کل سخنان ایشان و به همین بهانه چند سطر در باب وضعیت موسیقی حال حاضر کشور بنویسم.

آنچه در سایت رسمی ایشان آمده را جهت نقل به‌عین می‌گذارم تا همین امر فتح بابی بر این نوشتار باشد:

به خدا وصل شدن یعنی گناه و ابتذال در جامعه و حوزه فرهنگ ما به چشم نخورد و خودنمایی نداشته باشد، مسئله شنیدن موسیقی یا آهنگ مربوط به فتاوای مراجع تقلید است و هرکسی تابع مرجع خود و فتوای مرجع خود است اما در آنچه در کنسرت‌ها می‌گذرد تنها موسیقی نیست، کنسرت حاشیه‌ای دارد که آن حاشیه ابتذال آفرین و ابتذال است؛ این‌که عده‌ای فریاد می‌کشند، کف و سوت می‌زنند و اظهار هیجان می‌کنند، این هیجان‌های گناه‌آلود شکلی از گناه و غضب خداست که در زندگی اجتماعی ما بروز کرده است. از آن بدتر این‌ است که ابتذالی که مظهر گناه و غضب خداست، در سرزمین امام هشتم علیه‌السلام اجرا شود. کسی با شادی مردم مخالفت نیست، اما این عین ناخوشی و آلودگی است، جامعه را فاسد می‌کند، شیرینی و حلاوت برای جوانان ندارد و آنچه بر جوان واردشده و فکر می‌کند شیرین است؛ حلاوتی شیطانی است. هر کاری که بنا شد در حاشیه آن، هیجان‌های نامشروع صورت بگیرد ولو کار، کار مقدس باشد، ولی درعین‌حال همین‌که با ابتذال همراه شد می‌شود حرام. ورزش، جریان مقدسی است، حتی ورزش قهرمانی مقدس است چون مشوق نسل جوان برای سلامتی، ورزش و حفظ صحت است اما اگر قرار شد در کنار اجرای برنامه ورزش قهرمانی، عده‌ای دختر و پسر کنار هم جمع شوند، یک عده دختر و زن هیجان پیدا کنند، کف بزنند، سوت بکشند و به هوا بپرند، می‌شود ابتذال و ابتذال مظهر گناه است. متأسفانه در این مملکت، در شب‌های ماه مبارک رمضان که ماه فضیلت و عبادت بود، این ابتذال را در این کشور ایجاد کردند، این مسؤولین که دست به این کار می‌زنند باید بدانند که در جهنم تنها جای گنه‌کاران نیست بلکه جای کسانی که مسیر اسلام را منحرف کرده‌اند نیز هست. یک‌وقت آدمی خودش و در خلوت خودش گناه می‌کند، اما یک‌وقت مظهر زندگی اجتماعی این مردم جان داده، خون داده در راه خدا را مظهر گناه و نافرمانی می‌کند. متأسفانه در حوزه فرهنگی با این وضع به خدا وصل نشده‌ایم، از غیر خدا نبریدیم، عامل آن‌هم عناصر و عواملی هستند که با هر انگیزه‌ای دست به این کار می‌زنند و جلوی این مفاسد را نمی‌گیرند. خدایا تو شاهد باش مقابل چشم امام معصوم و حجت خدا، باکمال بی‌باکی عرض می‌کنم کنسرت ابتذال است در هر نقطه‌ای و در این شهر اجرا شود، بی‌حرمتی و جسارت به امام رضا (علیه‌السلام) است.[۱]

برداشت در خصوص این زاویه دید را به مخاطب واگذار می‌نمایم اما ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که تاکنون بارها از قول ایشان در خصوص حرام دانستن برگزاری کنسرت مطالبی نقل‌شده که بعضاً در مواردی با تکذیبیه از سوی دفتر ایشآن‌همراه بوده برای نمونه:

ممنوعیت اجرای کنسرت در حرم امام رضا

پنجشنبه، ۸ اسفند ۱۳۹۲، ۱۲:۳۸ ب.ظ

من نگفتم اجرای کنسرت در مشهد حرام است … مشهد حرم امام رضا (علیه‌السلام) است … مجوز اجرای هر برنامه‌ی فرهنگی در حرم امام رضا (علیه‌السلام) باید در شان این محل باشد … مجوز اجرای کنسرت به عهده‌ی شورای فرهنگ عمومی است و من در این شورا هیچ‌کاره‌ام … مسئولین جرات ندارند بگوید تصویب نشد، می‌گویند امام‌جمعه نگذاشت![۲]

سازمان‌های مردم‌نهاد

چندی پیش در یکی از کارگاه‌های توانمند سازی دبیران سازمان‌های مردم‌نهاد کشور به‌عنوان میهمان حضور داشتم. پس از مدتها در برنامه‌ای میهمان بودم و می‌توانستم از مزایای آن که مهمترین‌شان گپ‌وگفت با دیگر میهمانان است، بهره‌مند شوم.

به استثناء چند دبیر، سایر دبیران از سمن‌های نوپایی آمده بودند و میانگین سابقه‌ی کار تشکیلاتی‌شان به چهارسال نمی‌رسید. همه در پی کسب بودجه برای اجرای طرح‌ها، ایده‌ها و برنامه‌هایشان بودند. حاصل این نشست‌ها، منجر به تهیه گزارشی از آسیب‌های موجود در سازمان‌های مردم‌نهاد گردید که درحال حاضر، مشغول نتیجه‌گیری و پایان‌بندی‌اش هستم.

اگر بخواهم کلیات آن گزارش را در چند بند خلاصه کنم، می‌توانم مهمترین این چند بند را در "عدم آشنایی فعالان سمن‌ها با کار تشکیلاتی" خلاصه کنم. لذا برآن شدم تا به قدر وسع، گامی هرچند کوچک در راستای تهیه راهنمایی برای این دست از افراد آماده کنم. افرادی که دارای انگیزه و انرژی هستند و می‌خواهند فردایی بهتر را بسازند.

مطالبی که زین پس ذیل سرفصل سازمان‌های مردم‌نهاد منتشر خواهم کرد؛ اقدامی است در راستای تحقق به همین وعده.

و توفیق از سوی خداست.

انتقال


انگار خانه‌به‌دوشی برای برخی غیرقابل‌اجتناب است. به دلایل مختلفی از این نشان* کوچ می‌کنم. همچنان از طریق دامنه‌ی http://payaamnoor.ir در دسترس خواهم بود. ممکن است این فضا صرفاً به‌عنوان برگ یادداشت آنلاین مورداستفاده قرار بگیرد آن‌هم با مزیت نرم‌افزار مدیریت بر روی گوشی تلفن. باز ببینیم خدا جه می‌خواهد. زیر دامنه‌های مختلفی که در میهن بلاگ توسط بنده اشغال‌شده و در آن‌ها از سینما و فیلم می‌نوشتم نیز در وب‌سایت شخصی‌ام طرح می‌شود و حذف خواهد شد.
فعلن همین

پانویس:

*: این مطلب متعلق به زمانی است که با تغییر سیستم مدیریت محتوا از میهن‌بلاگ به وردپرس، نقل مکان کردم. از شهریور 98 تا کنون از سیستم مدیریت محتوای بیان استفاده می‌کنم.

درباره‌ی نریشن

پیش‌گفتار: به‌تازگی قصد کرده‌ام پاسخ سوالاتی که توسط دوستان مطرح می‌شود را در قالب یک گفتار هرچند کوتاه در این تارنگار درج کنم. دوستی در خصوص نریشن سوالاتی داشتند؛ دوستان، نریشن/ نریشن، دوستان!


مدخل: امروزه زمینه‌های مختلف هنر، آنچنان درهم آمیخته شده‌اند که تفکیک آن‌ها از یکدیگر، دشوار است. واژه‌های بسیاری هستند که در زمینه‌های مختلف هنری، دربرگیرنده‌ی بار معنایی‌اند. این واژه‌های مشترک که ممکن است در برخی از زمان‌ها معنا یا توصیف متفاوتی با استفاده از همان واژه در زمینه‌ی هنری دیگری داشته باشند؛ به همان اندازه که می‌توانند محلی برای نزاع و درگیری باشند؛ می‌توانند فرصتی برای گفتگو در اختیار هنرمندان قرار دهند. یکی از این واژه‌ها؛ موضوع اصلی این سطرهاست. نریشن در زمینه‌های مختلفی به کار گرفته می‌شود. به‌عنوان نمونه در داستان و سینما. در بیانی ساده می‌توان نریشن را پرانتزی گفتاری توصیف کرد.


گاف سریال کیمیا

آقا پیمان دارن تشریف میبرن برای جهاد سازندگی کنتور برق از این دیجیتالی‌های جدیدِ. آقا خسته نباشید.

مقدمه‌ای در مقام مؤخره

تاریخی که بر جغرافیای ذهن یک رهگذر گذشته است

سالیان زیادی را از سر گذراندم تا درک کردم آنچه می‌نویسم؛ شعر، داستان یا فیلم‌نامه نیست. این‌ها شهروندان شهر درون من‌اند و اگر هرازگاهی متنی مرتکب شوم و یا تصاویری را سرهم کنم تا فیلمی شکل بگیرد، حتی اگر از این بابت سرمایه‌ی مادی دیگران در میان نباشد، سربار وقت دیگران بودنی در میان است!

آشنایی

خودنوشت

به روایت کارکرد

به روایت تصویر