-
جمعه, ۳ آبان ۱۳۹۲، ۱۰:۵۹ ب.ظ
سلام.
این روزها بهشدت درگیر نوشتن هستم؛ اما نه شعر و نه داستان و نه فیلمنامه. آنقدر شعر بدهکارم که نمیدانم وقتی برگردم سراغ این امپراتوری، چه میتوانم داشته باشم. سوژههای داستانی و فیلمنامههای بسیاری در سرم رژه میروند. ولی آدم که نمیتواند همزمان چند هندوانه را بردارد. چهارشنبهی هفتهی پیش، نرمافزار نویسا را با تخفیفی ویژه پس از دودلیهای بسیار، بالاخره خریدم و امروز و فرداست که فرصت کنم و نصبش کنم، شاید کمی کارهایم سبکتر شود. امیدوارم به مبلغی که پرداخت کردم بیرزد. بههرحال قیمت خود نرمافزار بدون تخفیف؛ سه میلیون تومان است که برای یک نرمافزار ایرانی، رقم درشتی محسوب میشود. متأسفانه هیچیک از کاربرانی که این نرمافزار را تهیهکردهاند، (بجز روی سایت شرکت) در مورد میزان رضایتمندیشان چیزی، جایی ننوشتهاند و به نظرم این کمی بیانصافی است. بعدها پس از واردکردن واژههای عامیانه به دیتا بیس نرمافزار، نظرم را دربارهاش مینویسم. شاید به درد دوستانی چند بخورد. بههرحال بااینکه در فیسبوک و توئیتر به روزم، گفتم این سرا را که بیش از آن دو شبکهی اجتماعی دوست دارم را نیز بهروز کنم. بگویم که در چه حوالیام و بروم ادامهی نوشتنم را پی بگیرم.