وحید پیام نور

مطالبی پیرامون اندیشه، اجتماع و هنر

گرامی باد سالروز پایان یافتن نگارش شاهنامه

اصولن بد ملتی است ملت ایران و صد البته انتظاری هم از ایشان نیست. ما هرجا که باشیم را ویرانه می‌کنیم. گویی هیچ بویی از فرهنگ نبرده‌ایم. انگار در ما خصایص نیکوی بشری خشکیده. انگار این بخشی از فرهنگ ایرانی است که هر چیز را به ابتذال بکشاند. افراط‌وتفریط را عشق است در این مملکت. عده‌ای برای وطن گریبان چاک می‌کنند، یک‌طور، عده‌ای دیگر گریبان چاک می‌کنند، طور دیگر و هردو یکدیگر را به خیانت، جنایت و فاشیسم متهم می‌کنند. 

دلیل این‌همه آزار چیست؟ (دو)

دلیل این‌همه آزار چیست؟ 
آن‌قدر فورانم که هیچ اقیانوسی را یارای خاموشی‌ام نیست؛ اما آن‌قدر خسته‌ام که نای نوشتن ندارم. رمانی را تحت عنوان «قرارمان این نبود» آغاز کرده بودم. قصد داشتم این کار را در سه بخش ارائه کنم. بخش نخست را نوشتم؛ تمام و کمال. بخش دوم را تا نصفه پیش بردم. درگیر تحقیق شدم و حالا که می‌بینم بعضی‌ها بدون حتی یک اسلاید نگاه کردن فیلم می‌سازند و یا بدون بازبینی متن، کتاب چاپ می‌کنند، درگیر این دوراهی شده‌ام که کدام دسته در راه درست قدم برمی‌دارند؟ چند روز پیش با یکی از دوستان نشسته بودیم و غصه‌ی هنر و فرهنگ مملکت را می‌خوردیم. بعد برایم مسائلی که پیش‌ازاین طبیعی بودند تبدیل به پیچیده‌ترین مسائل فکری شدند. 

بررسی وضعیت وبلاگنویسی در ایران

وبلاگ ما؛ همانند چند وبلاگ دیگر که از میزبانی میهن بلاگ استفاده می‌نمایند؛ به مدت تقریبی دو هفته؛ در دسترس نبود. علت اصلی این مسئله از سوی مدیران میهن بلاگ؛ در ششم تیرماه؛ چنین عنوان‌شده است:

دقیقاً در چهارشنبه 30 خردادماه متوجه شدیم که یکی از سرورهای میهن بلاگ دچار مشکل شده و قابل‌دسترس نمی‌باشد. ازآنجاکه سرورهای میهن بلاگ در یک دیتاسنتر آمریکایی قرار دارد و ما هیچ‌گونه دسترسی فیزیکی به سرورها نداریم طبق معمول مشکل را از طریق ارتباط تلفنی با مسئولین دیتاسنتر در میان گذاشتیم.
از قرار معلوم طبق صحبت‌های مسئولین فنی دیتاسنتر، سیستم‌عامل سرور به علت اشکال در هارددیسک دچار مشکل جدی شده بود و طبق گفته آن‌ها می‌بایست ویندوز مجدداً نصب می‌گردید.

مقدمه‌ای در مقام مؤخره

تاریخی که بر جغرافیای ذهن یک رهگذر گذشته است

سالیان زیادی را از سر گذراندم تا درک کردم آنچه می‌نویسم؛ شعر، داستان یا فیلم‌نامه نیست. این‌ها شهروندان شهر درون من‌اند و اگر هرازگاهی متنی مرتکب شوم و یا تصاویری را سرهم کنم تا فیلمی شکل بگیرد، حتی اگر از این بابت سرمایه‌ی مادی دیگران در میان نباشد، سربار وقت دیگران بودنی در میان است!

آشنایی

خودنوشت

به روایت کارکرد

به روایت تصویر