وحید پیام نور

مطالبی پیرامون اندیشه، اجتماع و هنر

مجلس عزیز، نوشتی که بنویسم، خواندم ولی شما نمی‌خوانید!

سر نویسه 1: می‌دانیم که در مجلس 290 نماینده داریم.
سر نویسه 2: با احتساب امضاء ناخوانا، 145 نماینده مجلس خطاب به هاشمی نامه‌ای را می‌نویسند بدین مضمون: (به نقل از خبرگزاری مهر)

«جناب آقای هاشمی رفسنجانی در صحبت‌های خود با وبلاگ نویسان مطالبی را بیان کرد که بی‌شک از مصادیق فاصله گرفتن از اندیشه‌های امام (ره) است.
ما نمایندگان مجلس ضمن تذکراتی چند از وی می‌خواهیم که به اندیشه‌های امام راحل و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بازگردد، به‌جای آن فاصله خود را از کسانی که دل درگرو انقلاب ندارند و تلاش می‌کنند انقلاب اسلامی را از مبانی خود تهی گردانند، حفظ نمایند.
1- این ساده‌اندیشی است که ما اعلام کنیم با اسرائیل سر جنگ نداریم و اگر کشورهای عربی با اسرائیل جنگیدند ما از آن‌ها حمایت خواهیم کرد. امام بزرگوار و رهبر عزیز همه تلاش خود را به کاربردند تا مسئله فلسطین را یک مسئله اسلامی نمایند و از حصار عربیت خارج نمایند. اگر امروز ظهور گروه‌هایی مانند حزب‌الله لبنان، حماس و جهاد اسلامی را شاهد هستیم که پوزه اسرائیل را با همه مظلومیت و نابرابری به خاک مالیده‌اند نتیجه همین تفکر امام است. اگر ما با اسرائیل سر جنگ نداشته باشیم تا انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی باشد اسرائیل با ما سر جنگ خواهد داشت و نباید فراموش کنیم که امام خمینی محو اسرائیل را از آرمانه‌ای انقلاب اسلامی قرار داده است.
2- در طول تاریخ تجربه کردیم که ولایت فقها تنها محور پیروزی امت اسلامی است. در قضیه انحصار تنباکو، انقلاب مشروطیت، انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و آخرین سناریوی غرب یعنی فتنه؛ این ولایت‌فقیه بود که با درایت رهبری و حمایت مردم، دشمن را زمین‌گیر کرد و پیروزی‌های درخشانی برای نظام به ارمغان آورد. قرار دادن ولایت فقها در مقابل ولایت معصومین مغلطه‌ای بیش نیست، چه اینکه مطابق نظر همان ولایت به فقها منتقل‌شده است و ولایت فقها در امتداد همان ولایت معصومین است.
3 ـ آقای هاشمی به‌خوبی می‌داند و حتماً در پیش خود و خدای خود اذعان خواهند کرد که جامعه باز امروز که توأم با سلایق مختلف است به‌مراتب بازتر و آزادتر از زمان حاکمیت ایشان است و این افتخار نه منصوب بر فرد خاصی است، بلکه قدرتمند شدن توده‌های مردم و خارج شدن مناصب از دست خانواده‌های تما‌میت‌ طلب است که شما آن‌ها را «نیروهای باسابقه» می‌نامید. انحصار حضرت‌عالی در نیروهای خاص مشکلی بود که مردم را از نظام فاصله انداخت.
4 ـ چرا تلاش می‌کنید همواره کشور را در حالت خطیر معرفی کنید. امروز با همه انتقادات مبنایی به دولت احمدی‌نژاد، پیشرفت در زیرساخت‌ها، صنعت، مسائل علمی، رفاه و قدرت، بارزتر، با‌صلابت‌تر و باقدرت‌تر از دوره شماست. مردم در مقطعی که شما اداره امور کشور را عهده‌دار بودید، بارها نارضایتی خود را از نحوه اداره کشور توسط حضرت‌عالی ابراز داشتند. تحت تأثیر چند انسان متملق اطراف خود قرار نگیرید و سعی کنید به حب الله ولایت دست یابید و نه بر صورت ولایت چنگ اندازید.

امضاء کنندگان: 1- عبدالله تمیمی | 2- مهدی عیسی‌زاده | 3- روح‌الله بیگی | 4- علیرضا خسروی | 5- حسینعلی حاجی‌دلیگانی | 6- محمدرضا پورابراهیمی | 7-سید راضی نوری | 8- عبدالرضا عزیزی | 9-جبار کوچکی نژاد | 10- حمیدرضا عزیزی | 11- ابوالفضل ابوترابی | 12- محمدعلی مددی | 13- مفید کیائی‌نژاد | 14- حسین فتاحی | 15- فرهاد بشیری | 16- عباس مقتدایی | 17- محمدعلی بزرگواری | 18-جواد کریمی قدوسی | 19- عبدالله سامری | 20- روح‌الله حسینیان | 21- علیرضا سلیمی | 22-احمد امیرابادی | 23- مهدی کوچک‌زاده | 24- سید مهدی هاشمی | 25- مجید منصوری | 26-سیدباقر حسینی | 27- محسن دوگانی | 28-حسین آذین | 29-مصطفی افضلی‌فرد | 30- سید امیر حسین قاضی زاده | 31-امیرعباس سلطانی | 32- عباس فلاحی باباجان | 33-علی علی‌لو | 34- احمدعلی مقیمی | 35- مجتبی رحماندوست | 36- عبدالوحید فیاضی | 37- محمداسماعیل کوثری | 38- شهروز افخمی | 39- محمدعلی موحدی | 40- سیدعلیرضا مرندی | 41- سید مسعود میرکاظمی | 42- حمیدرضا فولادگر | 43- محمد اسماعیلی | 44- سیدمحمود نبویان | 45- احمد آریائی‌نژاد | 46- محمد سلیمانی | 47- محمدرضا آشتیانی | 48- مهدی دواتگری | 49- فاطمه آلیا | 50- حلیمه عالی | 51- احمد بخشایش | 52- نوذر شفیعی | 53- حسین‌ محمدزاده | ۵۴- بهرام بیرانوند | ۵۵- حسن خسته‌بند | ۵۶- بیژن نوباوه وطن | ۵۷- علی کائیدی | ۵۸- مقداد نجف‌نژاد | ۵۹- نصرالله پژمان‌فر | ۶۰- حمید رسایی | ۶۱- روح‌الله‌ عباسپور | ۶۲- محمد دهقان | ۶۳- محمد اسماعیل‌نیا | ۶۴- حسین مظفر | ۶۵- ابوالقاسم خسروی | ۶۶- ناصر سودانی | ۶۷- ناصر صالحی‌نسب | ۶۸- سیدهاشم بنی‌هاشمی | ۶۹- مهرداد بذرپاش | ۷۰- سید احمدرضا دستغیب | ۷۱- پاپی‌زاده | ۷۲- موسی غضنفر آبادی | ۷۳- سیدمهدی موسوی‌نژاد | ۷۴- محمد حسن‌نژاد | ۷۵- سیدمرتضی حسینی | ۷۶- قاسم جعفری | ۷۷- ابوالقاسم جراره | ۷۸- علیرضا؟؟ | ۷۹- سیدعلی طاهری | 80- حجت‌الله سوری | ۸۱- اسماعیل کوثری | ۸۲- احمد سجادی | ۸۳- علی مددی | ۸۴- عابد فتاحی | ۸۵- زهره طبیب‌زاده | ۸۶- مجید جلیل‌سرقلعه | ۸۷- رجب رحمانی | ۸۸- احمد جباری | ۸۹- غلامعلی حدادعادل | ۹۰- محمدابراهیم رضایی | ۹۱- نعمت‌الله منوچهری | ۹۲-شهباز حسن‌پور | ۹۳- محمدرضا رضایی | ۹۴- حسین علی شهریاری | ۹۵- غلام‌محمد زارع | ۹۶- محمدل علی پورمختار | ۹۷- سید محمدحسین میرمحمدی | ۹۸- شمس‌الله بهمئی | ۹۹- رحمت‌الله نوروزی | ۱۰۰- جمشید جعفرپور | ۱۰۱- سیدسعید زمانیان | ۱۰۲- محمدقسیم عثمانی | ۱۰۳- محمد رزم | ۱۰۴- عباس صلاحی | ۱۰۵- محمدرضا خان‌محمدی | ۱۰۶- جلیل جعفری | ۱۰۷- قاسم عزیزی | ۱۰۸- احمد شوهانی | ۱۰۹- سیدسعید حیدری طیب | ۱۱۰- سلیمان عباسی | 112- محمد علیپور | 113- امیر خجسته | 114- روبرت بگلریان | ۱۱۵- منصور حقیقت‌پور | ۱۱۶- عثمان احمدی | ۱۱۷- هادی شوشتری | 118- عوض حیدرپور | 119- یعقوب جدگال | 120-عبدالکریم رجبی | 121- محمدابراهیم محبی | 122- امید کریمیان | 123- جواد هروی | 124- محمدرضا امیری | 125- فرج‌الله عارفی | 126- سید شکر خدا موسوی | 127- فرج‌الله عارفی | ۱۲۸- عطالله سلطانی | 129- احمد سالک | 130- عزیز اکبریان | 131- محمود شکری | ۱۳۲- مرتضی آقا تهرانی | ۱۳۳- نبی‌الله احمدی | ۱۳۴- علیرضا | 135ـ منظری توکلی | ۱۳۵- حسین نجابت | 136- موسی احمدی | 137- سیدبهلول حسینی | 138- حسینی | 139- علی جلیلیان | 140- سیدحسین ذوالانوار | 141- سیدعنایت‌الله هاشمی | 142- نادر قاضی‌پور | 143- حبیب آقاجری | 144- سیدشریف حسینی | 145- عبدالرضا مصری | 146ـ امضای ناخوانا |


نویسه: روز هشتم اردیبهشت سال جاری، آقای هاشمی رفسنجانی در جلسه‌ای اظهار نظراتی داشتند که پس از دو هفته و دقیقن یک روز پس از ثبت‌نام ایشان، با واکنش نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی مواجه گردید. بنده‌ یک دانش‌آموخته‌ی علوم سیاسی هستم و بر اساس آنچه طی چهار سال رفت‌وآمد به دانشکده آموختم این است که از منظر تعاریف بین‌الملل ما کشوری به نام فلسطین نداریم و بااینکه ایران اسرائیل را شناسایی نکرده است ولیکن، کشوری به نام اسرائیل داریم! حال اینکه این کشور غاصب است و فلسطین اشغال‌شده است، مسائلی است که در عرف دیپلماتیک، معنایی ندارد هرچند به لحاظ اعتقادی و حق و حقیقت که باشد، بخشی از سرزمین فلسطین، با رضای خود اعراب به یهودیان فروخته شد. آن اعراب فلسطینی هم سر از اروپا و امریکا درآوردند ولی از حق نگذریم پس از مدتی، صهیونیست‌ها، زمین‌های عده‌ی زیادی از فلسطینی‌ها را با تطمیع و در گام بعدی به‌زور تصاحب کردند؛ و با توجه به وجود تمامی عناصر شکل‌گیری کشور، ادعایی کردند که با واکنش اعراب مواجه شد. نتیجه شکست اعراب پس از جنگ بود و خب الباقی ماجرا هم که مشخص است. از منظر منافع ملی بدون بر اساس شکاف‌های نژادی، در منطقه‌ی خاورمیانه، ایران و اسرائیل از نژاد غیر عرب هستند و شاید همین مسئله یکی از موارد مؤثر در انتخاب آن کشور از سوی شاه به‌عنوان شریک منطقه‌ای باشد. گذشته را بیش از این ناخن نکشیم برویم سر اصل مطلب.
اینکه اسرائیل غاصب است درست، اینکه ما همچنان این کشور را به‌عنوان دشمن استراتژیکی و اعتقادی خود معرفی می‌کنیم، درست اما اینجا بنده‌ی حقیر به‌عنوان یک شهروند تنها چند سؤال از این بزرگواران دارم بااینکه می‌دانم پاسخی نخواهم گرفت، صرفاً ازاین‌جهت که برابر حق آزادی بیان، چیزی گفته باشیم در این تارنگار آن‌ها را درج می‌نمایم:
آقایان و خانم‌ها، برادران و خواهران که در مجلس، امانت‌دار منافع مردم هستید. الحق و الانصاف بهتر نیست همین عنایت و توجه ویژه را در مورد وضعیت اسفناک اقتصاد هم اتخاذ می‌فرمودید؟ آیا نرخ‌های واقعی تورم و گرانی را می‌دانید؟ آیا فشار اقتصاد راه نفس شما را هم سد کرده است؟ فکر نمی‌کنید شما بزرگواران که مطابق نامه‌ای که آن را امضاء نموده‌اید، در خط رهبری هستید، از روزی که ایشان سال را سال «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» نام‌گذاری نمودند، در خصوص معیشت مردم با این سرعت واکنش نشان داده‌اید؟
بزرگواران، دوران شعار سرآمده. به نظر حقیر اتخاذ سیاست مارماهی، در قبال اسرائیل در حکم روزه‌ی شک دار است! از سویی برابر تعالیم شریعتمان، مسلمان نیست کسی که صدای کمک خواهی مسلمانی را بشنود و به دادش نرسد را داریم و این یعنی ما به‌عنوان کشور داعیه‌دار ام‌القری‌ای جهان اسلام، مایه‌ی بیداری اسلامی و ... باید برای مسلمانان مظلوم در سراسر دنیا کاری بکنیم یا نه؟ ما در برابر میانمار و فلسطین به یک اندازه مسئولیم. مسلمان مسلمان است، چقدر طی همین دوره که از عمر انقلاب می‌گذرد، در بوسنی، در سومالی، در یمن، در بحرین، در فلسطین و اقصی نقاط جهان ظلم روا شده و ایشان گلویشان را پاره کردند و ما تنها به گره کردن مشت‌ها و کوبیدن آن به دهان استکبار جهانی بسنده کردیم؟ یا زنگی زنگ یا رومی روم. نمی‌شود بگوییم مصالح نظام و کشور پرهیز از رودررویی نظامی را ایجاب می‌نماید و برابر تعالیم دینی ما جنگی را شروع نمی‌کنیم و فقط دفاع می‌کنیم! اگر قرار بر مصلحت است، به نظر می‌رسد هر نوع از جنگ به مصلحت بشریت نباشد. اسرائیل هم صد در صد محل سکونت صهیونیست‌ها نیست! در همان اسرائیل، یهودیان باخدایی پیدا می‌شوند که به‌شدت با مواضع صهیونیست‌ها مخالف‌اند. شما که بهتر می‌دانید. حالا بیاییم و بینی و بین الله دوباره ببینیم این حرف که ما با اسرائیل جنگ نداریم چقدر با این شعار که هدف ما محو شدن اسرائیل است با عملکردی که داریم توفیر دارد؟ نتیجه‌ی هر دو یکی است.
مورد دومی که در نامه‌ی‌تان اشاره کردید قابل‌قبول است امایی وجود دارد. پیروزی شروع است. برای حفظ پیروزی چه کرده‌ایم؟ بر اساس همان تاریخ و مثال‌ها، درنهایت به کجا رسیدیم؟ آیا همان نهضت‌ها به بیراهه نرفتند؟ خود را معصوم فرض کنیم که چه؟ این‌همه انحراف در جامعه نسبت به اهداف امام و انقلاب وجود دارد، این‌ها را نبینیم؟ نکند خدای‌ناکرده همان داستان دارد تکرار می‌شود؟ پیروز شدیم ولی نتوانستیم از آن دفاع کنیم. در عمل چقدر سیستم مدیریتی امروز کشور منطبق با اصولی است که امام تبیین کرده بود؟ چند درصد از مسئولین نسبت به ولایت‌فقیه التزام عملی دارند؟ نگویید بیش از 50 درصد که وگرنه کلاهمان توی هم می‌رود. اگر این‌قدر مسئولین از رهبری حرف‌شنوی داشته باشند که وضع مملکت این نمی‌شود. هرکس به راه خودش می‌رود و درنهایت به‌وقت تسویه‌حساب‌ها از رهبری خرج می‌کند! این التزام به ولایت نیست بلکه سوءاستفاده از ولایت است.
در مورد بند سوم نامه‌تان اما بزرگواران بر اساس کدام مؤلفه، جامعه را بازشده می‌بینید؟ دولت آقای هاشمی یک ایراد بسیار بزرگ داشت و آن ترویج مصرف‌گرایی بود شاید به امید افزایش تولید ملی، اما ترویج تجمل‌گرایی و خروج ادارات دولتی و زندگی مسئولین از ساده زیستی نیز در همین دوره بوده است. می‌فرماید: «جامعه باز امروز که توأم با سلایق مختلف است به‌مراتب بازتر و آزادتر از زمان حاکمیت ایشان است» مگر زمان ایشان جامعه باز بوده؟ مگر حالا جامعه‌ی باز داریم؟ اصلن مگر جامعه‌ی باز، همان دموکراسی نیست؟ بر اساس چه ملاک و معیاری گمان می‌کنید کشور در مسیر حرکت به‌سوی جامعه‌ی چندصدایی است؟ استغفار دارد این حرف. در جامعه‌ی باز اولین انتظار برابر افراد است. آیا بنده به‌عنوان شهروند بدون درجه با شما برابرم؟ در چه چیز برابرم؟ حق رأی؟ پوپولیسم افتخار است؟ دموکراسی هم که کینه‌ورزی یونانیان با حکومت امپراتوری ایرانیان بوده، چه چیز جالبی در این برابری وجود دارد وقتی در دیگر مسائل قیاس ما موجب نشاط عمومی ‌خواهد شد؟ می‌فرمایید: «قدرتمند شدن توده‌های مردم و خارج شدن مناصب از دست خانواده‌های تما‌میت‌ طلب» اینکه خانواده‌ی ایکس و ایگرگ کمرنگ شوند (نه اینکه نباشند) و در کنارشان خانواده‌های زد و دبلیو به‌صورت ادواری جایگزین شوند، چه منفعتی برای مردم دارد؟ مناصب این روزها در اختیار نیروهای وابسته به سپاه پاسداران است. میان نامزدها چه تعداد نظامی تغییر رنگ و رو داده داریم؟ اینکه آقای الف از منصب فلان کنار برود و آقای ب بیاید و آقای الف در جایی دیگر، منصبی داشته باشد، این چه ربطی به قدرتمند شدن توده‌ی مردم داشت؟
در بند پایانی اما دیگر بنده عرق به پیشانی‌ام نشست: بنده از سوی خودم به‌عنوان یک شهروند پاسخ می‌دهم: چرا همیشه دشمن می‌خواهد به ما ضربه بزند؟ چرا همیشه توطئه‌ی دشمن را داریم؟ وقتی همیشه دشمن داریم، یعنی همیشه اوضاع خطیر است. نمی‌خواهید بپذیرید که انقلاب هنوز نوپاست؟ این‌که می‌خواهید چیزی را به رخ کسی بیاورید، بااینکه بی‌مورد از آقای احمدی‌نژاد تعریف کنید چرا باید آلوده شود؟ می‌فرمایید: «امروز با همه انتقادات مبنایی به دولت احمدی‌نژاد، پیشرفت در زیرساخت‌ها، صنعت، مسائل علمی، رفاه و قدرت، بارزتر، با‌صلابت‌تر و با قدرت‌تر از دوره شماست» بهتر نیست نسبت بگیریم به بودجه‌ای که در اختیار دولت آقای احمدی‌نژاد بوده و بعد به قضاوت در خصوص عملکرد اقتصادی ایشان بنشینیم؟ مثل‌اینکه خیلی وقت است مراجعه‌کننده‌ی شهروندی ندارید که می‌فرمایید در صنعت عملکرد بهتری داریم. صنعت کفن پوسانده. کارخانه‌ها عمومن ضرر ده هستند، توجیه ادامه‌ی فعالیت ندارند. در حوزه‌ی زیرساخت کدام خیابان یا جاده‌ی کشور استاندارد است؟ آیا دیگر خاموشی برق نداریم؟ آیا دیگر قطعی گاز نداریم؟ آیا چه می‌شود شما را به خدا از دست‌های پینه‌بسته‌ی کارگران خجالت بکشید، از سینه‌های اشباع‌شده از گچ معلمان شرم کنید، از سفره‌ی عاریتی عموم ملت بدهی روی بدهی، وام و قسط عقب‌مانده و استقراض از صندوق‌های خانوادگی و ... الله‌اکبر، کجایید بزرگواران، کجایید؟ از چه کسی تعریف می‌کنید؟ از پیشرفت در مسائل علمی؟ این‌که باری است روی دوش ملت، همین چهار جوانی که چهار روز دیگر مجبور می‌شود راهی دیار غربت شود، چون تأمین نیست، چون امکانات علمی‌اش پایین است، چون ... می‌فرمایید رفاه! الحق و الانصاف با روی کارآمدن آقای احمدی‌نژاد هرروز از رفاه دورتر شدیم و امروز در معیشت یومیه به حمایت یکدیگر امرارمعاش می‌کنیم. باور کنید درآمد ما با شما زمین تا آسمان توفیر دارد و این یارانه که محبت فرموده‌اند و می‌ریزند به‌حساب تا فردایش و حتی دیروزش فیش‌های آب و برق و گاز با نرخ سرسام‌آور را بپردازیم، کفاف همین قبوض را نمی‌نماید، چه برسد به اینکه حریف این نرخ تورم شود. حتی خدمات دولتی چند برابر شده است. می‌خواهید برایتان بشمارم چه مصیبت‌ها که برما نرفته است؟ یکی‌تان تماس بگیرید و یک تریبون بدهید و دستمال کاغذی تولیدی یک کارخانه را طی یک ماه بخرید تا روضه‌ی رعیت را برایتان بخوانم و شما اگر سر سوزن رحمی دارید، خون گریه کنید!
می‌فرمایید مردم در زمان ایشان، بارها نارضایتی‌شان را ابراز کردند، عزیزان اگر رو به آخر نبود این دولت همین بنده‌ی حقیر، جرئت نوشتن همین چند سطر را هم نداشتم. باور کنید ما مردم عادی، مصونیت سیاسی ناشی از سمت نمایندگی نداریم. شما هم که قربانتان بشوم، می‌فرمایید همه چی آرومه، ما چقدر خوشبختیم. وقتی بیش از نیمی از نمایندگان محترم مردم در مجلس که اصلی‌ترین وظیفه‌اش امانت‌داری و دفاع از حقوق مردم است، پای این حرف‌ها را امضاء می‌کنند، بنده تنها به این نتیجه می‌رسم که میان ما و شما شکاف عمیقی وجود دارد. شما نمی‌دانید طی این هشت سال بر ما چه گذشته. نمی‌خواهم دولت‌ها را قیاس کنم، شما را به مقدسات قسم می‌دهم هر طور می‌خواهید هاشمی را امربه‌معروف و نهی از منکر کنید اما از دولتی که آمده بود تا به سبک رجایی حکومت‌داری کند، آمده بود تا بگوید! آمده بود تا سفره‌های مردم را رنگی کند، آمده بود تا فساد اقتصادی را جمع کند و هزار وعده‌ی دیگر که نه‌تنها هیچ‌یک محقق نشد که ما به زاویه‌ی صد و هشتاد درجه با سرعت سرسام‌آوری از همان‌که داشتیم دور شدیم و حالا کاسه‌ی چه کنم، چه کنم به دست گرفته‌ایم. از سر سادگی‌مان فکر می‌کنیم شاید این بار اوضاع بهتر شود، امید داریم که حماسه‌ی سیاسی و حماسه‌ی اقتصادی اتفاق می‌افتد، بیایید و بزرگواری بفرمائید به‌جای ناخن کشیدن و نقد گذشته کردن، فکرها و توانتان را روی‌هم بریزید راه‌حلی برای حل معضلات کشور شامل و نه محدود به بیکاری، اعتیاد، فساد و فحشاء، نرخ تورم، نرخ سود بانکی، قیمت مسکن و خودرو، معیشت هرروز ضعیف‌تر از دیروز، بحران هویت جوانان، دیتا، جیره‌بندی بنزین، دزدی‌های کلان چند هزارمیلیاردی از بیت‌المال، اسراف‌های دولتی و ... بفرمائید. باور کنید ما مردم همان‌هایی هستیم که شمارا انتخاب کردیم، می‌دانیم آلان هم به چه کسی رأی بدهیم، نمی‌خواهید بفرمائید که ما جو گیر می‌شویم و عشقی رأی می‌دهیم؟ شما را امربه‌معروف می‌نمایم به‌عنوان یک شهروند، بر اساس اصل هشتم قانون اساسی که ... خودتان بهتر می‌دانید چه ها می‌خواهیم! نماینده‌ی ما باشید لطفن!

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

مقدمه‌ای در مقام مؤخره

تاریخی که بر جغرافیای ذهن یک رهگذر گذشته است

سالیان زیادی را از سر گذراندم تا درک کردم آنچه می‌نویسم؛ شعر، داستان یا فیلم‌نامه نیست. این‌ها شهروندان شهر درون من‌اند و اگر هرازگاهی متنی مرتکب شوم و یا تصاویری را سرهم کنم تا فیلمی شکل بگیرد، حتی اگر از این بابت سرمایه‌ی مادی دیگران در میان نباشد، سربار وقت دیگران بودنی در میان است!

آشنایی

خودنوشت

به روایت کارکرد

به روایت تصویر