وحید پیام نور

مطالبی پیرامون اندیشه، اجتماع و هنر

تقوا


حَرامٌ علی کُلِّ قَلبٍ مُتَوَلِّهٍ بِالدُّنیاأن تَسکُنَهُ التَّقوی. «غرر الحکم: 4904.»
جای گرفتن تقوا در دلی که شیفته دنیا باشد، حرام باشد.

تقوی از ریشه «وقی» و از مصدر وقایه؛ اصطلاحی اخلاقی است. در مفهوم پرهیز، خویشتن‌داری و مراقبت و در لغت به معنی حفظ کردن و نگاه داشتن از بدی و گزند است و بر این اساس؛ مفهومی است که در مکاتب مختلف وجود دارد. تقوی به نوعی همان مراقبه است. حالتی شبیه آنچه در مدیتیشن اتفاق می افتد که آدمی تمام هوش و حواسش را به تنفس خویش محدود کرده و مراقبت می دارد که ذهن، راه دیگری نرود! اما این مفهوم در اخلاق مفهومی گسترده تر از مکاتب شرقی و هندی و دارد.
از منظر تعالیم دینی، تقوا لازمه پذیرش اعمال است . در این مفهوم، تقوا رعایت ادب هر عمل است. همان گونه که محبوب خوشبخت ما، سید مجتبی علمدار می گفت: عاشورا خواندن ادب می‌خواد. ادب عاشورا اینه که حریم اهل بیت رو نگه داری! در واقع سید می گفت: زیارت خوانی تقوا می خواد و تقوای آن، رعایت تقوا در حریم اهل بیت است.
تقوا همچنین تراز سنجش بندگی است و از این حیث، هر چه بهره آدمی از تقوا بیشتر باشد، آدمی نزد خدا محبوب‌تر و نزدیک‌تر است: اِنَّ اَکرَمَکُم عِندَ اللّهِ اَتقاکُم

چند حدیث دیگر با همین موضوع:
قال الامام علی - علیه السّلام - : اِنّ التقوی افضل کنزٍ و احرز حزرٍ و اعزُّ عزٍ فیه نجاةُ کلِّ هاربٍ و درکُ کلِّ طالبٍ و ظفرُ کلِّ غالبٍ. «بحار الانوار، ج 77، ص 374»
به راستی که تقوا بهترین گنج و محکم ترین پناهگاه و عزیزترین عزت و اقتدار است، و نجات هر گریزنده ای (از هلاکت دوزخ) و امید هر جوینده ای و پیروزی هر چیره جویی در تقوا است.

قال الامام علی - علیه السّلام - : التقوی رئیس الأخلاق. «نهج البلاغه، خطبه 16»
تقوا سرکرده اخلاق (و خصلتهای نیکو) است.

قال الامام علی - علیه السّلام – لمّا سئل عن افضل الاعمال: التقوی. «بحار الانوار، ج 70، ص 288»
در پاسخ به این سوال که برترین اعمال چیست؟ فرمود: تقوا.

قال الامام علی - علیه السّلام - : صفتان لا یُقبَلُ الله سبحانه الاعمال الّا بهما، التُّقی و الاخلاص. «تصنیف غرر الحکم، ص 155، ح 2914»
دو صفت است که خداوند سبحان اعمال را جز با وجود آنها نمی پذیرد، تقوا و اخلاص.

قال الامام علی - علیه السّلام - : من غَرَس اشجار التُّقی جَنی ثِمار الهُدی. «بحار الانوار، ج 78، ص 90»
هر که درختان تقوا بکارد، میوه های هدایت بچیند.

مقدمه‌ای در مقام مؤخره

تاریخی که بر جغرافیای ذهن یک رهگذر گذشته است

سالیان زیادی را از سر گذراندم تا درک کردم آنچه می‌نویسم؛ شعر، داستان یا فیلم‌نامه نیست. این‌ها شهروندان شهر درون من‌اند و اگر هرازگاهی متنی مرتکب شوم و یا تصاویری را سرهم کنم تا فیلمی شکل بگیرد، حتی اگر از این بابت سرمایه‌ی مادی دیگران در میان نباشد، سربار وقت دیگران بودنی در میان است!

آشنایی

خودنوشت

به روایت کارکرد

به روایت تصویر