وحید پیام نور

مطالبی پیرامون اندیشه، اجتماع و هنر

یازدهم دی‌ماه

روزهای تقویم، یکی پس از دیگری، می‌آیند. مناسبت‌ها، میان تقویم شبیه ترکش‌های یک بمب خوشه‌ای پخش‌شده‌اند. مناسبت‌های خوب، مناسبت‌های خوب‌تر، مناسبت‌هایی که فکر می‌کنیم بد هستند ...
از تمام این روزها و شب‌ها که بگذریم، در جغرافیای کشوری که تو، برای حفظ حریمش به سرفه افتادی، مردمانی هستند که لااقل تو دوستشان داشتی. دیگران را کاری ندارم، این دوستان مناسبت‌های مختلفی را به من تبریک می‌گویند. مثل نوروز، مثل روز تولدم، سالروز ازدواجم یا ... انکار نمی‌کنم دوستانی دارم که حتی شب یلدا را تبریک می‌گویند یا چهارشنبه‌سوری را.

مقدمه‌ای در مقام مؤخره

تاریخی که بر جغرافیای ذهن یک رهگذر گذشته است

سالیان زیادی را از سر گذراندم تا درک کردم آنچه می‌نویسم؛ شعر، داستان یا فیلم‌نامه نیست. این‌ها شهروندان شهر درون من‌اند و اگر هرازگاهی متنی مرتکب شوم و یا تصاویری را سرهم کنم تا فیلمی شکل بگیرد، حتی اگر از این بابت سرمایه‌ی مادی دیگران در میان نباشد، سربار وقت دیگران بودنی در میان است!

آشنایی

خودنوشت

به روایت کارکرد

به روایت تصویر