وحید پیام نور

مطالبی پیرامون اندیشه، اجتماع و هنر

حماقت سرمایه‌داری تا کجا؟

چندی پیش، در صفحات وب می‌گشتم که به این خبر شگفت‌انگیز در سایت صدای روسیه به زبان فارسی رسیدم:

نقل به عینه:
شرکت استرالیایی فروش دستمال توالت طلایی به ارزش 1.3 میلیون دلار برای هر رول را آغاز کرد. این وسیله بهداشتی از فلزات گران‌بهای 22 عیار ساخته شده است. در توصیف این محصول آمده است که گران‌ترین رول دستمال توالت در جهان است.
شرکت Toilet Paper Man اطلاعیه‌ای در خصوص آغاز فروش رول‌های دستمال توالت از طلای خالص را اعلام کرد. این دستمال توالت سه لایه کاملاً با طلا آغشته شده است.
تولیدکننده آن خاطرنشان می‌کند: «وقتی ما متوجه شدیم که برخی از هتل‌ها در دوبی به توالت‌ها طلایی و دستمال‌های دستی از فلزات گران‌بها مجهز شده‌اند، تصمیم گرفتیم ایده خوب و تکمیلی را اجرا کنیم. بسیار صبور بودیم که اولین رول آن با پوشش پنبه‌ی طلایی تولید شد.
قیمت هر رول این دستمال توالت گران‌بها 1.3 میلیون دلار است. ساخت دستمال توالت تقریباً 4 سال طول کشیده است.
تولیدکنندگان به کسانی که نگران‌اند این فلز ممکن است به‌اندازه کافی نرم نباشد خاطرنشان می‌کنند که رول سه لایه برای مصرف‌کننده بسیار راحت خواهد بود.

و اما حرف بنده در این خصوص!

یعنی آیا کسی احمق‌تر از آن است که با طلا خود را تمیز کند؟ واقعن برخی از این عقب‌مانده‌ها، این محرومین از تاریخ و فرهنگ، این به دور از تمدن‌ها، تازه به دوران رسیده‌ها، چقدر می‌توانند نفهم و عقده‌ای باشند. البته اینکه می‌روند 50 هزار دلار بابت اجاره‌ی یک‌شب هتل می‌پردازند، خود نمونه‌ای واضح از نفهمی است وقتی با این پول، می‌توان حداقل 21.000 (بیست‌ویک هزار) گرسنه را سیر کرد! یعنی واقعن راحتی تو، به‌اندازه‌ی گرسنه خوابیدن 21 هزار نفر می‌ارزد؟ ای بمیری که دنیا را به گند کشیده‌ای! برابر یک رول از این دستمال که قرار است بلایی مشخص توسط ... ها سرش بیاید، می‌شود حداقل 500 هزار نفر را برای یک وعده غذای خورشتی از گرسنگی نجات داد! باید به این دنیا که در آن حماقت مرز ندارد، ...؛ یعنی ... ای ... الهی ...!!!!!

اسراف ابتذال اقتصادی عرب به کجا می‌رود؟ سهم ما از گرسنگی دستمال توالت طلایی

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

مقدمه‌ای در مقام مؤخره

تاریخی که بر جغرافیای ذهن یک رهگذر گذشته است

سالیان زیادی را از سر گذراندم تا درک کردم آنچه می‌نویسم؛ شعر، داستان یا فیلم‌نامه نیست. این‌ها شهروندان شهر درون من‌اند و اگر هرازگاهی متنی مرتکب شوم و یا تصاویری را سرهم کنم تا فیلمی شکل بگیرد، حتی اگر از این بابت سرمایه‌ی مادی دیگران در میان نباشد، سربار وقت دیگران بودنی در میان است!

آشنایی

خودنوشت

به روایت کارکرد

به روایت تصویر