وحید پیام نور

مطالبی پیرامون اندیشه، اجتماع و هنر

اندر احوالات بازی ایران ـ آرژانتین


بنده به شخصه نه‌تنها علاقه‌ای به فوتبال نداشتم که هیچ، از مخالفین سرسخت این بازی استعماری بوده‌ام؛ اما قسمت شد بازی تماشایی و اعجاب‌انگیز تیم ملی ایران مقابل آرژانتین را سر کل‌کل ببینم. چون فکر می‌کردم نتیجه 2 بر 1 به نفع ایران خواهد بود. خب بی‌تعارف همین حالا هم معتقدم همین نتیجه را بلکه هم بالاتر گرفته‌ایم. این‌یک اعتراف تکان‌دهنده است که بگویم: اشتباه می‌کردم! بله اشتباه می‌کردم که می‌گفتم فوتبالیست‌های ایران غیرت ندارند و فقط به توپ لگد می‌زنند. عمومن یک مشت لمپن بی‌سواد هستند که معلوم نیست به چه دلیل باید درآمدهای هنگفت داشته باشند وقتی فقط پی قر و فرشان هستند و حاشیه. باید در هیات دیگری خلق می‌شدند و ... به‌هرحال این بازی ثابت کرد:
1. ایران اگر بخواهد، اشک مدعیان را دربیاورد، می‌تواند از چشمشان خون بیرون بکشد.
2. این سرمربی تیم ملی عجب سیاستمداری است. به حتم به‌زودی از دست می‌دهیم‌اش!!!
3. دروازه‌بان بود یا دیوار سیمانی؟ این آقا تا حالا کجا بوده؟
4. فوتبالیست ایرانی می‌تواند 3 فوتبالیست را دریبل (نمی‌دانم این املاء درست است یا نه) بزند! یعنی این‌طور؟ پس چرا تابه‌حال ماست بودین لامصبا؟
5. فوتبال ایران باید روی پاس تک‌ضرب زمینی کار کند. تا بتواند در دقایق پایانی با حفظ توپ لااقل یک امتیاز بگیرد، هرچند به‌شخصه راضی‌ام ازشون و دمشون هم گرم.
6. طلسم شکسته شد! بالاخره «وحید پیام نور» پای تلویزیون نشست و نود و خوردی دقیقه، یک بازی فوتبال را تمام و کمال نگاه کرد!
7. دفاع عالی بدون مهاجم تمام‌کننده بی‌فایده است.
8. می‌شود باخت و یک ملت را خوشحال کرد. می‌شود ثابت کرد بازی خوب بدون نتیجه‌ی خوب، «نتیجه‌گیری» خوب می‌تواند داشته باشد.
9. مردم ایران 90% قدرشناس، 7% خائن، 2% ممتنع و 1% گاو هستند! آخه پیج داور مسابقه مگه سنگ توالته که رفتین روش از خودتون یادگاری گذاشتین؟ اشتباه کرده که کرده، آلان تو رفتی اون اراجیف رو نوشتی و سر ما رو با زمین آشنا کردی، نتیجه برگشت؟ گوسفند!
10. این قد کوتاه موزمار داشت از خوشحالی می‌ترکید وقتی سر اشتباه دفاع یه توپ رو فرستاد توی دروازه! اینا طبل‌های توخالی هستند! الکی از اینا قول درست کردن.
فردوسی پور یه حرفی زد من که خوشم اومد: چقدر خوبیم ما!
همین دیگه
من دیگه حرفی ندارم.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

مقدمه‌ای در مقام مؤخره

تاریخی که بر جغرافیای ذهن یک رهگذر گذشته است

سالیان زیادی را از سر گذراندم تا درک کردم آنچه می‌نویسم؛ شعر، داستان یا فیلم‌نامه نیست. این‌ها شهروندان شهر درون من‌اند و اگر هرازگاهی متنی مرتکب شوم و یا تصاویری را سرهم کنم تا فیلمی شکل بگیرد، حتی اگر از این بابت سرمایه‌ی مادی دیگران در میان نباشد، سربار وقت دیگران بودنی در میان است!

آشنایی

خودنوشت

به روایت کارکرد

به روایت تصویر