وحید پیام نور

مطالبی پیرامون اندیشه، اجتماع و هنر

به یاد عباس جعفری


نمی‌دانم چه شد که یاد عباس جعفری افتادم. این بی‌سروته را به آن بی‌نشان ِ نام‌آشنا تقدیم می‌کنم.

به تقدیر می‌اندیشم
به این‌که زمین گیسوان بلندش را کوتاه می‌کند
به اینکه کوهنوردی راه بازگشت را پیدا نمی‌کند،
به اینکه یک نفر صدایش می‌زند: عباس ... باس ... س سس
به یاد عباس جعفری، لبخند می‌زنم

مقدمه‌ای در مقام مؤخره

تاریخی که بر جغرافیای ذهن یک رهگذر گذشته است

سالیان زیادی را از سر گذراندم تا درک کردم آنچه می‌نویسم؛ شعر، داستان یا فیلم‌نامه نیست. این‌ها شهروندان شهر درون من‌اند و اگر هرازگاهی متنی مرتکب شوم و یا تصاویری را سرهم کنم تا فیلمی شکل بگیرد، حتی اگر از این بابت سرمایه‌ی مادی دیگران در میان نباشد، سربار وقت دیگران بودنی در میان است!

آشنایی

خودنوشت

به روایت کارکرد

به روایت تصویر