وحید پیام نور

مطالبی پیرامون اندیشه، اجتماع و هنر

این روزهای من ـ خلوت

شاید این حرف‌ها برای هیچ‌کس مهم نباشد؛ اما ...
آن‌هایی که سریال «خانه‌ی سبز» را ندیده‌اند؛ بدانند که از دستشان خیلی چیزها رفته. بازی خیره‌کننده‌ی مرحوم خسرو شکیبایی، یک‌طرف و حرف‌های سبزی که هر جا هر جا نمی‌توان زد و بیژن بیرنگ با همکاری مسعود رسام، خوب حرف‌هایی زدند. این مجموعه‌ی تلویزیونی اجتماعی ـ خانوادگی که در اپیزودهای 40 دقیقه‌ای از شبکه‌ی دو سیما پخش می‌شد، درواقع روایت رضا صباحی (مرحوم خسرو شکیبایی) یک وکیل دادگستری بود درباره‌ی مسائلی که برای «خانه‌ی سبز»ی‌ها رخ می‌داد.

آغاز تغییرات را جشن می‌گیرم!

امروز، روز خانه‌تکانی شغلی‌ام هست. با خود به این نتیجه رسیدم که باید قید برخی از کارهایی که جز مشغله ی فکری و زمانی، حاصل دیگری در پی ندارد را بزنم. هرچه می‌خواهد بشود، بشود. قیمتش هم اصلن مهم نیست. نخست از آموزشگاه آزاد سینمایی و موسسه آموزش آزاد آیینه رشد دل بریدم و تنها خدا می‌داند برایم چقدر خداحافظی با این حوزه‌ها سخت بود. شاید روزی دوباره، حرکتی ازاین‌دست را تکرار کردم اما به حتم در نه در استان گلستانی که سوز خزان مدرک‌گرایی و خریدوفروش مدرک، کمر دلسوزان آموزش را نشانه می‌رود! نه در اینجا که مدعیان زیادند و دوستان ناپیمان و فراموش‌کار! بگذریم،

مقدمه‌ای در مقام مؤخره

تاریخی که بر جغرافیای ذهن یک رهگذر گذشته است

سالیان زیادی را از سر گذراندم تا درک کردم آنچه می‌نویسم؛ شعر، داستان یا فیلم‌نامه نیست. این‌ها شهروندان شهر درون من‌اند و اگر هرازگاهی متنی مرتکب شوم و یا تصاویری را سرهم کنم تا فیلمی شکل بگیرد، حتی اگر از این بابت سرمایه‌ی مادی دیگران در میان نباشد، سربار وقت دیگران بودنی در میان است!

آشنایی

خودنوشت

به روایت کارکرد

به روایت تصویر