-
پنجشنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۰۴ ب.ظ
یک نکتهی بسیار مهم این است که گردآورنده مقاله از یاد برده است که در نظرسنجیهای مورداشاره در مقاله، تنها افرادی که دارای امکان اتصال و برقراری ارتباط با شبکه اینترنت هستند؛ شرکت میکنند و ایبسا و عموماً این افراد اهل مشارکت در امر انتخابات نیستند. واقعیت جامعهی ایران این است که رأی افراد طبقات پاییندست، تأثیرگذار و سرنوشتساز است چراکه ایشان نه بر اساس قواعد سیاست که بر اساس «جو»، «رأی معتمدین» و بعضاً «شناخت» جای خالی تعرفهها را پر میکنند! این افراد معمولن در نظرسنجیهای میدانی لحاظ نمیشوند، ایشان اصلن اهل اینترنت نیستند و هزار مسئله دیگر، همه و همه به یک نتیجه ختم میشود: صحت و درستی برآیند نظرسنجیها صرفاً در خصوص تحصیلکردههایی صادق است که اهل مسائل روز هستند و نه جمعیت اکثریت ایرانی. درنتیجه اگر نگارنده مقاله معتقد است بر اساس نظرسنجیها با ائتلاف «روحانی» و «عارف» و شکلگیری اجماع، همهچیز به نفع اصلاحطلبان خواهد بود سخت در اشتباه است. به حتم آقایان اصولگرا که مزهی شیرین قدرت را طی این سالها چشیدهاند و از طرفی انحصارطلبی ذاتی ایشان، باعث میشود ایشان هم به اجماعی برسند. در این صورت 2+1 = 1 («ولایتی» یا «قالیباف»، فرقی هم در اصل مسئله ندارد.) «رضایی» که تا آخر میایستد و بااینکه کمکم دارد از «غرضی» خوشم میآید، نمیتوان برایش رأی قابلتوجهی را تخمین زد چون ایرانیها ترجیح میدهند طرف برنده باشند! یعنی به کسی رأی میدهند که فکر میکنند او برگزیده خواهد بود و به همین دلیل و تنها به همین دلیل علیرغم آنکه «رضایی» تنها نامزدی بود که در دورهی پیشین دارای طرح و برنامه بود، کمترین رأی را از آن خود نمود! در دورهای که «احمدینژاد» بهعوض اینکه در خط دفاع بازی کند، خط حمله با سیستم 8-1-1 بازی کرد! «موسوی» و «کروبی» آنقدر سرشان به حواشی گرم شد که از یاد بردند باید برنامهای هم داشته باشند. بیشک لجاجت «کروبی» اگر نبود، موضوع طور دیگری رقم میخورد ولی این تأکید بر «من» در ایران اگر نباشد که ایران سرای من نخواهد بود! بهر سبب، مطمئناً جریان «مصباح» تمام تلاشش را صرف خواهد کرد تا «جلیلی» را به زمینبازی بفرستد و «احمدینژاد» را بیرون بیاورد. هرچند امروز این جریان اعلام برائت از «احمدینژاد» دارد ولی تاکنون حداقل بندهی حقیر ندیدهام نقدی جدی و اصولی بر عملکرد «رایحهی خوش خدمت!» داشته باشند! جالب اینجاست که برخلاف تحلیل روشنفکران که این جریان را دستکم میگیرند، این جریان در اقشار فرودست و همچنین «هنرمندان اصولگرا» که تعداد قابلتوجهی هم هستند تأثیرگذار است! جدای از تعارفات و کنایهها باید بپذیریم یکی از نقاط ضعف مردم ایران، این است که فکر کنند کسی «سادهزیست» است یا «انسان با خدا»یی است! جریان روشنفکری سخت در بیراهه است اگر فکر میکند که «ملت» بر اساس حرف و رأی ایشان رفتار میکند! اشتباه جریان روشنفکری این است که فکر میکند همه مثل خودشان فکر میکنند! ایشان در تحلیلهایشان گمان میکنند که «مردم» همین چند یار غار و کافه و گشت شبانه و روزانهای است که با هم هستند، بیخبرند که مردم همان پیرزنی است که تحت پوشش کمیته امداد است، تنها زندگی میکند و خرج یک ماه زندگیاش به یک عدد ساندویچی که در ... (عدم پرهیز از تبلیغات) میخورند، نمیرسد. من آدمهایی را سراغ دارم که روزانه «دو هزار تومان» هزینهدارند! بله! کمتر از هزینهای که برای برقراری اتصال به اینترنت روشنفکر یا پول سیگارش حتی!
کلام را مختصر کنم چراکه عازم سفر هستم، مادام که در هر دو جریان (روشنفکری و اصولگرایی) رقابت بر اثبات «اگو»ی افراد باشد، وضع کشور تغییر نخواهد کرد. با فحش دادن و تمسخر دیگری، کار پیش نخواهد رفت. مادام که فرهنگ احترام به اندیشهی مخالف وجود نداشته باشد، وضع همین خواهد بود.
هر انتخابات، شاید تعداد قابلتوجهی بازیگر است. رأی دهنده و نامزدها، عوامل پشت پرده بماند برای وقتی حس و حالش بود، برادرانه توصیهای دارم به نامزدهای همهی جریانها:
... آقایان و آقایان! شکر خدا همهیتان دارای پایگاه اطلاعرسانی هستید، برخلاف ما که کسی حرف ما را نمیخواند، لااقل در جریان خودتان خواننده دارید. رقیب هم شما را زیر نظر دارد پس صدای شما را میشنود، بیایید یکبار و برای همیشه از خودتان شروع کنید، سلامتان به مردم چهار سال یکبار نباشد، زدن حرفهای قشنگ، چهار سال یکبار نباشد، مرد باشید و اگر پیشنهادی دارید که به درد مردم میخورد، دریغ نکنید حتی اگر شما اول از خط پایان عبور نکردید. بیایید و بهعوض اینکه در مورد برنامههای هم برنامهریزی کنید، برای نیازهای مردم برنامهریزی کنید! یادتان نرود این شما هستید که دست لرزان پیرزنان و پیرمردان را مشت میکنید و توی صورت امپریالیسم پرتاب میکنید (هر وقت که نیاز است) بهتر است پیش از آنکه از ملت «بوکسور» ساخته شود و یک روزی که طاقتها تمام شده بود و کوپنی برای خرج کردن نمانده بود، با خودتان توی رینگ بیافتند، کاری کنید که فشارها برداشته شود! من بهعنوان یک شهروند به همهی شما اینچنین دستور میدهم! آقایان و آقایانی که از پول نفت که من هم از آن سهمی دارم حقوق برمیداری و چند جای شغلی را پرکردهاید، تغییر را از خودتان شروع کنید حتی اگر پایینترین رأی را داشتید. میخواهید برای جوانان اشتغال ایجاد کنید؟ یک پست را نگهدارید و الباقی را به صندوق بیندازید! عیسی مسیح میگوید: آنکه در قلیل خائن بود، در کثیر هم خائن است. اثبات کنید بهقاعدهی قرآنی «لانفرق بین احد من الرسل» در برابر خواست خدا تسلیم هستید. این دنیا میگذرد و به باور شما، پل صراط است و بینهایت محق! جواب من را آنجا چه میدهی؟
زیاده جسارت است.