-
دوشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۰۶ ب.ظ
بوی پوتین
پاهایم
گرفته
چَشمهایم
نشسته منتظر
کبوتر زیتونزارهای شمال
در کوچ ِ خوابهای هفتم ...
7 7 7 7
7 7
7
بوی پوتین
پاهایم
گرفته
چَشمهایم
نشسته منتظر
کبوتر زیتونزارهای شمال
در کوچ ِ خوابهای هفتم ...
7 7 7 7
7 7
7
هی سلام
هی خداحافظ
و میان این دو هی
زندگی
ما را «هی» میکند.
1
آسمان هم مشکی پوشیده
برای مادری که خدا
آسمان و زمین را
تقدیم او کرده
2
ببین مادر
چگونه
آب
میرود
واژههایم حوالی نامت؟
سالیان زیادی را از سر گذراندم تا درک کردم آنچه مینویسم؛ شعر، داستان یا فیلمنامه نیست. اینها شهروندان شهر درون مناند و اگر هرازگاهی متنی مرتکب شوم و یا تصاویری را سرهم کنم تا فیلمی شکل بگیرد، حتی اگر از این بابت سرمایهی مادی دیگران در میان نباشد، سربار وقت دیگران بودنی در میان است!
آشنایی
خودنوشت
به روایت کارکرد
به روایت تصویر