وحید پیام نور

مطالبی پیرامون اندیشه، اجتماع و هنر

اندر احوالات پلاستیک خانوار و ...

می‌خواستم متن بلند بالایی بنویسم، به علت محدودیت وقتی‌که دارم، اصل ماجرا را سریع و صریح می‌گویم. بنده به روحانی رأی دادم به نیابت از وحیده که علاقه‌مند بود رای بدهد ولی شناسنامه‌اش را همراه نداشت. بعد از سال‌ها عدم شرکت در انتخابات. اقدامات این دولت را به عقل و خرد نزدیک‌تر می‌بینم تا بعضن آقایان را. بهرجهت بود بود تا رسیدیم به این سبد که بهتر بود عنوان پلاستیک دسته دار برایش مشخص می‌کردند.
مسئله این است که این برنامه، بنده را به‌شخصه مشمئز نمود. نمی‌دانم دولت روی کدام منطق و اساس، چنین موج نارضایتی‌ای را ایجاد می‌کند؟ در کشوری که مردم به هم روا ندارند و حتی در پرداخته‌ای کمونیسمی دولت قبل هم عده‌ای می‌گفتند چرا باید مساوی یارانه بدهند و کسی نمی‌گفت که اصلاً نباید چنین چیزی میان جیب مردم بگذارند و آن‌چنان چیزی برداشت کنند! بهر سبب این برنامه‌ی کمک خانوار برنامه‌ی به‌شدت زشت و ناپخته‌ای بود که چند تأمل دارد!

مقدمه‌ای در مقام مؤخره

تاریخی که بر جغرافیای ذهن یک رهگذر گذشته است

سالیان زیادی را از سر گذراندم تا درک کردم آنچه می‌نویسم؛ شعر، داستان یا فیلم‌نامه نیست. این‌ها شهروندان شهر درون من‌اند و اگر هرازگاهی متنی مرتکب شوم و یا تصاویری را سرهم کنم تا فیلمی شکل بگیرد، حتی اگر از این بابت سرمایه‌ی مادی دیگران در میان نباشد، سربار وقت دیگران بودنی در میان است!

آشنایی

خودنوشت

به روایت کارکرد

به روایت تصویر