وحید پیام نور

مطالبی پیرامون اندیشه، اجتماع و هنر

این روزها...


سلام. می‌دانم نیستم. می‌دانم می‌آیید و می‌خوانید و می‌روید. می‌دانم در این مدت که نبوده‌ام 29 برداشت از مطالب بدون درج منبع شده. آن‌وقت آیا این انصاف است که آدم بیاید و بنویسد؟ صدالبته در ننوشتن بی‌انصافی بیشتری است و آدمی پی بهانه که باشد، پیراهن خلیفه‌ای که خود کشته را بیرق قیام می‌کند. از اساس این روزها گرفتار امور انتشارات هستم. پایان سال است و باید پیش از خوردن به نوروز، کتاب‌ها را از چاپخانه بیرون کشیده باشیم والا بحث عیدی بچه‌ها و شیرینی چاپچی و لیتوگرافی و ... در کنار سایر هزینه‌ها، آدمی را نماز آیات لازم می‌کند. این هم از شوخی، روحیه‌ی‌مان عوض شد. برویم پی کارمان. یک برنامه‌هایی برای اینجا دارم، اما چون هر برنامه‌ای را که آشکار کردم، نشدنی درآمد حرفی نمی‌زنم. به‌هرحال، بگذریم نیمه‌شبی برویم لابه‌لای خواب‌هایمان گم شویم.

سمفونی حکومت‌داری علوی


فرخنده باد زادروز ابرمردی که مالک اشتر را چنین نوشت:

سپس خدا را! خدا را! در خصوص طبقات پایین و محروم جامعه که هیچ چاره‌ای ندارند، از زمین گیران، نیازمندان، گرفتاران، دردمندان، همانا در این طبقه محروم گروهى خویشتن‌داری نموده و گروهى به گدایى دست نیاز برمی‌دارند، پس براى خدا پاسدار حقى باش که خداوند براى این طبقه معین فرموده است.بخشى از بیت‌المال و بخشى از غله‌های زمینه‌ای غنیمتى اسلام را در هر شهرى به طبقات پایین اختصاص ده، زیرا براى دورترین مسلمانان همانند نزدیک‌ترینشان سهمى مساوى وجود دارد و تو مسئول رعایت آن می‌باشی، مبادا سرمستى حکومت تو را از رسیدگى به آنان بازدارد، که هرگز انجام کاره‌ای فراوان و مهم عذرى براى ترک مسئولیت‌های کوچک‌تر نخواهد بود، همواره در فکر مشکلات آنان باش و از آنان روى برمگردان، به‌ویژه امور کسانى را از آنان بیشتر رسیدگى کن که از کوچکى به چشم نمی‌آیند و دیگران آنان را کوچک می‌شمارند و کمتر به تو دسترسى دارند، براى این گروه از افراد مورداطمینان خود که خداترس و فروتن‌اند انتخاب کن تا پیرامونشان تحقیق و مسائل آنان را به تو گزارش کنند. سپس در رفع مشکلاتشان به‌گونه‌ای عمل کن که در پیشگاه خدا عذرى داشته باشى، زیرا این گروه، در میان رعیت بیشتر از دیگران به عدالت نیازمندند و حق آنان را به‌گونه‌ای بپرداز که در نزد خدا معذور باشى، از یتیمان خردسال و پیران سالخورده که راه چاره‌ای ندارند؛ و دست نیاز برنمی‌دارند، پیوسته دلجویى کن که مسؤولیتی سنگین بر دوش زمامداران است. اگرچه حق، تمامش سنگین است اما خدا آن را بر مردمى آسان می‌کند که آخرت می‌طلبند، نفس را به شکیبایى وامی‌دارند و به وعده‌های پروردگار اطمینان دارند.پس بخشى از وقت خود را به کسانى اختصاص ده که به تو نیاز دارند تا شخصاً به امور آنان رسیدگى نمایى و در مجلس عمومى با آنان بنشین و در برابر خدایى که تو را آفریده فروتن باش و سربازان و یاران و نگهبانان خود را از سر راهشان دور کن تا سخنگوى آنان بدون اضطراب در سخن گفتن با تو گفتگو کند، من از رسول خدا (ص) بارها شنیدم که می‌فرمود: (ملتى که حق ناتوانان را از زورمندان، بی‌اضطراب و بهانه‌ای بازنستاند، رستگار نخواهد شد.) پس درشتى و سخنان ناهموار آنان را بر خود هموار کن و تنگ‌خویی و خودبزرگ‌بینی را از خود دور ساز تا خدا درهاى رحمت خود را به روى تو بگشاید و تو را پاداش اطاعت ببخشاید، آنچه به مردم می‌بخشی بر تو گوارا باشد و اگر چیزى را از کسى بازمی‌داری با مهربانى و پوزش‌خواهی همراه باشد.

...
تک‌مضراب: و ما کجاییم میان این سمفونی؟

مقدمه‌ای در مقام مؤخره

تاریخی که بر جغرافیای ذهن یک رهگذر گذشته است

سالیان زیادی را از سر گذراندم تا درک کردم آنچه می‌نویسم؛ شعر، داستان یا فیلم‌نامه نیست. این‌ها شهروندان شهر درون من‌اند و اگر هرازگاهی متنی مرتکب شوم و یا تصاویری را سرهم کنم تا فیلمی شکل بگیرد، حتی اگر از این بابت سرمایه‌ی مادی دیگران در میان نباشد، سربار وقت دیگران بودنی در میان است!

آشنایی

خودنوشت

به روایت کارکرد

به روایت تصویر